سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
درباره ما

نوشتن را دوست دارم.. می‌نویسم از عبور لحظه‌های بی کلامت... سال‌هاست می‌نویسم.
نویسندگان
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
خــــــاطــــرات مــــــاندگـــــــار
اوقــــــــــــات شرعـــــــــــی
اوقات شرعی
مطالب اخیر وبگاه

به جای آنکه از روز اول بنویسم از شب چهارم می نویسم...

دلم هوایی تماشای آسمان مهتابی حسینیه تخریب‌چی هاست...

فقط خدا خدا می‌کنم بتوانم برسم و از ته قلب دوباره و دوباره احساس کنم هر آنچه دست نایافتنی است و دوباره بتوانم دوست داشتن را بیاموزم...

هنوز در انتظارم....

         انتظار....

بوی خاک را دوست دارم...

 

پارسال پسر حاج آقا خسروی هم در بغل ما عالمی داشت خاک بازی می کرد و آرام بود یادش بخیر عجب زبانی داشت.... (این بخشش سانسوریه نمی شه گفت اونایی که اون شب با من بودن می دونن!!!)

چه هیف شد که امسال را از دست دادم با این همه اشتیاقی که داشتم

بچه ها می گفتن مراسمی نبوده ولی من آن آسمان را می خواستم آن ماه از شانس من اون شب مهتاب هم نبود!!!!

از دست رفت، تا سال آینده حسرت به دلمان باشد و حسرت در دل بپرورانیم تا امیدواری را همیشه سبک نشمارم...!




برچسب ها : قافله عشق 90
نویسنده راوی در چهارشنبه 91/1/9 | نظر

سالی گذشت و دوباره گذر ایام و قسمت زندگی ما گذشت بر عبور عاشقی... عشقبازی انتهای 90

دوباره شهداء خوانده بودند جان خسته و تب‌دار مرا تا جانی دوباره و حالی دوباره بدان بخشند.

ولی اینبار با همیشه کمی متفاوت‌تر بود ...   (همچین می‌گم با همیشه انگار سالی 10 بار رفتم)

اینبار بعد از کربلای معلاء و زیارت امام عاشقان و جبهه‌های نبرد حق علیه باطل، وامدار تقرب‌های گاه‌گاه خودم با یاد شهداء بودم.

آری دیگر آشنایی را یافته بودم که انگار مدتی بود از کنارش دوری جسته بودم،

همین حال خوش، کاش دوباره غنیمتی ارزشمند بدارم و باز در راه‌های پر فراز و نشیب امتحانات الهی آن را گم نکنم...

و باز به رسم سابق به امید سالی نو ... و توکلت و علی الله ...


پی‌نوشت: و این بود شروع سفری آتشین با دلی آرام و روحی تازه...

 




برچسب ها : دلنوشته
نویسنده راوی در سه شنبه 91/1/8 | نظر
<   <<   41   42   43   44   45   >>   >
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسب‌ها
جدیدترین کارهای من در نگارخانه ایرانی