سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
درباره ما

نوشتن را دوست دارم.. می‌نویسم از عبور لحظه‌های بی کلامت... سال‌هاست می‌نویسم.
نویسندگان
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
خــــــاطــــرات مــــــاندگـــــــار
اوقــــــــــــات شرعـــــــــــی
اوقات شرعی
مطالب اخیر وبگاه

تفاوت نقد و انتقاد!

کسی که به عنوان یک منتقد دست به نقد می زند باید در مقام عمل بداند بین نقد و انتقاد از یک سو و بین موضوع مورد نقد و طرف مقابل تمیز (property) و تمایز (relative) قائل شود. به این معنا که به ترتیب به جای نقد و نقد موضوع به انتقاد و نقد طرف مقابل نلغزد و میل نکند.

نقد غیر از انتقاد است و موضوع مورد نقد الزاماً بخشی از هویت طرف مقابل نیست.

نقد

نقد در اصطلاح، وارسی و بررسی نوشتار، گفتار یا رفتاری برای شناسایی و شناساندن زیبایی و زشتی، بایستگی و نبایستگی، بودها و نبودها و درستی و نادرستی آنها است. هدف اصلی یک منتقد از نقد همان هدفی است که یک پزشک در معاینه بیمار دنبال می کند. نقد در لغت به معنای جدا کردن دینار و درهم، سره از ناسره و تمیز دادن خوب و بد است و به معنای ارزیابی و بررسی، شناسایی نمودن، زیر و رو کردن، عیبها را نمایاندن و پنهان‌ها را رو آوردن نیز هست. نقد از طلب شناخت و سنجش مایه می‌گیرد و به فرآیندی پویا و زمینه‌ساز می‌رسد.

انتقاد

انتقاد قضاوت، تصورات سریع و منفی‌بافانه است و اغلب به نظر می رسد بی فکر و ناعادلانه است که از تصورات فرد خاصی نشأت می گیرد و هیچ تلاشی جهت شناختن هدف منقود نمی کند.

تفاوت ها  

انتقاد فقط ناظر بر نکات منفی سوژه و موضوع مورد نظر است در حالی که نقد نکات منفی و مثبت را توأما در بر می گیرد.

انتقاد کردن شکل منفی‌تری از نقد کردن است. وقتی کسی از کسی یا چیزی انتقاد می‌کند، به جای اینکه هم نقاط مثبت و هم منفی آن را بررسی کند، روی نقاط منفی آن فرد یا چیز متمرکز می‌شود. حتی ممکن است چیز یا کسی که خلاف میلش باشد را، معمولاً به دلایل متعصبانه، کاملاً خرد کند.

شرط لازم نقد برخلاف انتقاد همواره مستدل بودن و پاسخگو بودن است.

مرز نقد و انتقاد را باید مشخص کرد تا از فرو رفتن در چاله‌های شماتت و ورّاجی و تعصّب و در تاریکی بافتن و نشانه گرفتن بر کنار ماند. نقد در انگیزه و در هدف و در روش با اینها تفاوت دارد که انگیزه نقد، انتخاب کردن است و هدفش یافتن و نشان دادن و زمینه را فراهم نمودن و روش آن معیار داشتن و محک زدن و میزان‌های ثابت را به کار بردن است. میزانها و مترهایی که در سرما و گرما، در عشق و نفرت، بلند و کوتاه نمی‌شوند و همچون نور، در دنیای نسبیت‌ها سرعت ثابتی دارند.

البته از جهت نزدیکی لفظی "نقد و انتقاد" در عام و در بین اکثریت آحاد جامعه (کاربردهای معمول روزانه) این دو لفظ با هم فرقی نداشته! و به یک معنا و مفهوم مورد استفاده قرار می گیرند و اصولاً این دو لفظ را یکی شمرده و مابین "نقد و انتقاد" با "قضاوت" یا "عیب جویی" تمیز قابل ملاحظه ای قائل می شوند.

مع الوصف بهتر است در کاربردهای عامیانه نیز حداقل ما که خود را اهل مطالعه و قلم می دانیم، سعی بر اصلاح استفاده از این دو واژه نماییم و نقداً به عنوان منتقد که طبعاً روشی برای اصلاح موضوع مورد بحث خود داریم از لفظ "نقد" استفاده نموده تا از بار منفی که لفظ "انتقاد" در بیان و منظور ما وارد می نماید بکاهیم.

نقشه راه...

در پایان فقط چند توصیه به دانشجویان عزیز بکنم: در محیط دانشگاه، محیط دانشجوئی، نقد منصفانه و متقابلاً نقدپذیری متواضعانه هر دو لازم است. جوان، آن هم دانشجو، در محیط علمی باید ذهنش و زبانش باز باشد؛ نقد کند؛ البته منصفانه باشد. نقد را با عیبجوئی و با عصبانیت و با بهانه‌گیری نباید اشتباه کرد؛ اما نقادی باید کرد. در عین حال نقدپذیر هم باید بود. دیگران هم اگر از ما به عنوان دانشجو، به عنوان تشکل دانشجوئی نقد کردند، بپذیریم؛ یعنی تحمل کنیم؛ بپذیریم به معنای تحمل کردن است. «بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد    86/02/25 »

خیلی خوب. ببینید آقاجان! انتقاد معنایش چیست؟ انتقاد اگر معنایش عیبجویی است، این نه چیز خوبی است، نه خیلی هنر زیادی میخواهد، نه خیلی اطّلاعات میخواهد؛ بلکه انسان با بی‌اطّلاعی، بهتر هم میتواند انتقاد کند؛... ببینید آقاجان! انتقاد به معنای عیبجویی، اصلاً هیچ لطفی ندارد. شما بنشین از بنده عیبجویی کن، من هم از شما عیبجویی کنم؛ چه فایده‌ای دارد؟ نقد، یعنی عیارسنجی؛ یعنی یک چیز خوب را آدم ببیند که خوب است، یک چیز بد را ببیند که بد است. اگر این شد، آن وقت نقاط خوب را که دید، با نقاط بد جمعبندی میکند، آن‌گاه از جمعبندی باید دید چه حاصل میشود. «بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی   77/12/04 »

حالا شما یک خرده تندید و جوان هم هستید و آدم خیلی هم توقع ندارد؛ اما آنهائی که ریش و سبیلشان سفید هم شده، گاهی اوقات انسان میبیند که بی‌انصافی میکنند؛ در بیان کردن و گفتن و حرف زدن نسبت به این و آن، بی‌ملاحظگی میکنند. مراقبت کنید بی‌انصافی نشود. بنابراین نقد مستمر، نظارت مستمر و متعادل بر اوضاع کشور، بر مدیریتها، جزو کارهای بسیار لازم است؛ البته باید با عقلانیت و با مدارا همراه باشد، بدون افراط، بدون پرخاشگری؛ اما نگاه نقادانه. به نظر من این هم کار لازم دیگری است.   «بیانات در دیدار دانشجویان  91/05/16  »

بعضیها اهل انتقاد کردن هستند؛ انتقاد هم بجاست؛ شما هر چیزی را با دقت نگاه کنید و یک خُرده ای کنجکاوی کنید، یک نقطه ی عیبی در آن پیدا می کنید و می شود عیب جویی کرد و عیبی هم ندارد؛ چنانچه عیب جویی در جهت رفع عیب باشد، خیلی خوب است؛ اما این افراد، خودشان انتقادپذیر نیستند! اگر کسی بگوید چرا این قدر پُرحرفی می کنی و چرا همه اش عیبها را می بینی، چرا مثل مگس فقط روی زخمها می نشینی، نقاط مثبت را هم ببین، بدشان می آید! البته معیار و ملاک، برآیند نقاط مثبت به نقاط منفی است. ما ضعفهایی داریم، مشکلاتی داریم، بدیهایی داریم؛ قوتهایی هم داریم، خوبیهایی هم داریم؛ زیباییهایی هم داریم. ببینید در موازنه ی این دو با یکدیگر، برآیند اینها چه خواهد شد؛ آن می شود معیار. اگر بدیهایمان بیشتر بود، بد است؛ اگر خوبیهایمان بیشتر بود، خوب است.  «  بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان  85/08/18 »

به امید شناخت بهتر و بیشتر به دور از تعصب و دوئیت...


منابع:
[1] شریفی، احمد حسین؛آیین زندگی، قم، معارف، تابستان 85، بیست و سوم
[2] معطوف، لویس، المنجد؛محمد بندر ریگی، تهران، ایران، 86، ششم، ج 2
[3] صفایی حائری، علی؛روش نقد، قم، لیلة القدر، بهار 86، دوم
[4] گرجی، مصطفی، کتاب ماه و ادبیات،، دی 89، شماره 45
[5] khamenei.ir




برچسب ها : دست نوشته
نویسنده راوی در پنج شنبه 93/9/13 | نظر
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسب‌ها
جدیدترین کارهای من در نگارخانه ایرانی